سفارش تبلیغ
صبا ویژن
< 1 2 3

هندسه ی مهندسی تعلیم و تعلّم :

سلام علیکم ، شب بخیر ، اول شب هفته .

جبر منطقی :

در مسئله ی :

همایش نظریه ی علم و کاربست آن در آموزش و پرورش (الف)

که حرف از :"جبرقانونی" پیش اومد ، و :"جبر علمی" ، چه در :"تعلیم" و چه در :"تعلّم" ، و چه در هردو ، یعنی :"تعلیم و تعلم"  ، یه پرسشیم که مطرحه ، اینه که "جبر علمی" ، همینطور "جبر قانونی" هم ، به عنوان :"جبر منطقی" گفته شده !

مثلا گفته شده که علمی یعنی منطقی ، قانونیم همینطور .

علمی و قانونی منطقی (ب) :

بعبارت دیگه علمی یا قانونی مستند میشه به منطق ! و جبر علمی و قانونی اونم به استناد "جبر منطقی" اوناس .

حالا این جبر منطقی اقسامی داره ، که ان شاءالله در فرصت دیگه نمونه هایی ز اونو میگم ، فعلا بعنوان مثال یه نمونش همین که در عصر حاضر که عصر علم یا دانش گفته میشه و سرعتشم به روزه ! بلکه کمتر از روزم ، همه ی کشوزا و خصوصا در حال توسعه ، حالا عقب افتاده که بیشتر ، مجبور به حضور در صحنه ی علم یا دانشه ! لااقل در مقام :"تعلّم" از :"تعلیم" دهنده ! چراشم مثلا گفته میشه برا اینکه عقب نماند ، یا برا اینکه پیشرفت کرد ! ووو .

خب ، حالا اینو در فرصت دیگه بیشتر میگم ، و گوناگونی جبر منطقی این گونشو .

فعلا ضمن طرح مسئله که مد نظرم بود امشب مطرح کنم ، مسئله ای که مطرحه به این صورته که این :"جبر" نه تنها مثلا تحمیلی نیست ! که در مقابلش مقاومت بشه مثلا ، خصوصا از طرف :"متعلّم" ! بلکه مثلا اقناعی هم هست !

بعبارت دیگه ، خصوصا "متعلم" ، :"قانع" میشه منطقا !

حالا با چیش !؟ "قانع" میشه !؟ بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله تعالی ، فعلا همینقدر گفته باشم که این جبر ، یعنی :"جبر منطقی" برا مجبور کردن درونه ! و این حالا رو که گفتم برا این پرسیدم که ، مسئله ی اصلی همین درونه ! حالا چه درون معلّم ، و چه متعلّم !

و خصوصا با اون :"پیش نشست" ی که بحثش گذشت ! بعبارتی نشست معلّم و متعلّم ، پیش از نشست ایندو در بیرون ! یعنی در درون !

چراکه متعلّم یعنی چی در درون معلّم !؟ همینطور معلّم یعنی چی در درون متعلّم !؟ وقتی نیامده باشه !؟ در درون متعلّم !؟ بعبارت دیگه آیا :"معلّم آمد" !؟ مثل : امام آمد !؟

کجا آمد !؟ فرودگاه مهرآباد !؟ یا بهشت زهرا !؟ ی درون ! متعلّم !؟ و در اونجا نشستی داشت با متعلّم !؟ (پ)

شب بخیر .

 -------------------------------------------------

الف : جمهوری اسلامی ایران .

که بتبع نیازیم نبوده که گفته بشه :

همایش نظریه ی علم و کاربست آن در آموزش و پرورش اسلامی .

چراکه همونطور که به نقل از شهید استاد مرتضی مطهری گفته شد ، وقتی گفته شده :

جمهوری اسلامی ایران

دیگه لازم نیست که تحت جمهوری اسلامی ، گفته بشه : آموزش و پرورش اسلامی

ناگفته نمونه ، همونطور که روزی که :"امام آمد" و رفت بهشت زهرا ، نگفت :

من دولت اسلامی تعیین می کنم

در جمهوریم لازم نبود که گفته بشه : جمهوری اسلامی .

یادمه ، حرف از جمهوری مثلا دمکراتیک و مانند این که زده شد ، امام گفت :

جمهوری اسلامی ، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد

مثلا جمهوری اسلامی دمکراتیک هم نه ، یا نه حتی جمهوری دمکراتیک اسلامی هم ! و گرنه ، یعنی اگر حرف از جمهوریهای دیگری پیش نمیومد ، آیا مثل :"دولت" که گفته شده بود ، گفته نمیشد : جمهوری !؟

در ضمن ، لازم نیست که با حرف اول یه کلمه ، یه جمله یا حتی یه خطی و تمام صفحه ای اونم ، اسلامی رو گفت ، که بقول استاد شهید شامل حرف آخر صفحه هم بشه !

یه حرف ، یه کلمه ، یه جمله ووو ی اونم ، تا جاییکه مثلا منفی نشده ، مثبت بحساب میاد ، البته اگه بنا بر :"مثبت و منفی" باشه ، چراکه در بنای بر :"منفی و مثبت" قضیه فرق داره !

بنای بر :"اسلامی و غیر اسلامی" و :" غیر اسلامی و اسلامی" م همینطوره !

ب : مستند به منطق ، به استناد منطق ، با :"سند" منطقی !

پ : حالا بمونه ! که وقتی می آمد :"چه احساسی" داشت !؟ و :"منتظزان امام" چی !؟ :"احساسی" نداشتن !؟


  

هندسه ی اسلامی مهندسی تعلیم و تعلّم :

سلام علیکم ، روز بخیر ، روز اول هفته .

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی (خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ (وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ (وَالنُّورَ (ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا ) بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ))) ، ... . (سوره ی انعام)

پیامبر : اول العلم معرفت الجبار و آخر العلم تفویض امر الیه .

جبر علمی :

پیش نویس :

گفتم که مسئله یا پرسشی مطرح شده (الف) به این صورت :

همایش نظریه ی علم (ب) و کاربست آن در آموزش و پرورش .

و منم مجبور (پ) به قبول اون ، مگه اینکه پامو حتی تو خونه هم نذارم ! چه رسه به اینکه بخواهم پامو از خونه هم درازتر کنم ! و حتی برم دنبال گذرنامه ! که برم بیرون از جمهوری اسلامی ایران !

یادم میاد شاه یه وقتی به مخالفان تک حزب رستاخیزش گفت مجبور نیستن (ت) می تونن از ایران برن ! ولی نگفت ! که از کی گذرنامه بگیرن !؟ که در این حد یا اندازه هم اونو قبول داشته باشن ! که ازش گذرنامه گرفته بشه !

آیا یعنی اگه یکی راه میفتاد از ایران بره ، دم مرز مثلا ژندارمی حتی بهش نمی گفت : کجا !؟

خب اینکه بعنوان مثال گفتم یه نمونه از جبره ، که در نوشته ی قبلی گفتم که بهش گفته شده :

جبر قانونی

خب ، حالا خود این :"جبر قانونی" انواع و اقسامی داره و مونده به قانون نویسش ، چیزی که محل بحث منه که ناگفته نمونه ، اینه که قانون جبر ، جبر قانونی رو همچین نیست که نویسنده اش آدم باشه ! یا بقول دیگه انسان و یا بشر ! نخیر چنین نیست !

خب بله تو خونه ، و بیرون از خونه هم بشر اومده قانون گذاشته ، حتی رو کره ی زمینم و تو آسمونم ! حالا دستکم تا جایی که به اون دست یافته .

ولی قوانین عالم همش دست نویس بشره ! اونم قوانین لاتخلّفم !؟ در حالیکه در مقابل مثلا قانون شاهی که ذکر خیرش شد میشه برپا خواست ! یا قیام کرد !

ولی در مقابل مثلا قوانین طبیعی عالم که دستنویس بشر نیست چی !؟

بعنوان مثال بقول پیامبر :

طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمه !

حالا بمونه که :

الا ان الله یحب بغاة العلم !

آیا خواستن علم یا دانش رو بشر در خودش! نوشته !؟

خب بله اینکه بخوایم بدونیمو می تونیم برا خودمون بنویسیم ! ولی خواستن اینو چی !؟ دونستن این خواسته رو نمیگما ! و تونستن این دونستنو هم !

چراکه شاید :"قانونی" حکفرما باشه برا تونستن ، دونستن و ... ، که نتونیم بدونیم ! مگه اینکه بعنوان مثال بقول شاه حتی برا نتونستن ووو شم بریم از اون گذرنامه بگیریم !

البته اگه همونطور که گفتم پامونو حتی تو خونه بخوایم بذاریم ! چه رسه به اینکه از خونه هم بخوایم در بیایم و وارد قانون کوچه بازار محل وارد شده بشیم !

ولی اگه از خودمون خارج نشیم چی !؟ اونجا مثلا شاه چیکارس !؟ و قانونشم !؟

خب ! حالا اونجا ، یعنی تو خودمون چی !؟ جبری حاکم نیست !؟

آیا بقول آزادیم که :"بشینیم" یا :"نشست" ی داشته باشیم !؟ مثلا علمی !؟ و در این صورت , یعنی :"صورت علمی" قانون مانونی نداره ! یا قانون داره !؟ و جبر قانونی اونجا هم دستوردار ما نیست !؟

و اگه اونجا هم :"جبر قانون علمی" حاکمه !؟ خب قانونشو ما نوشتیم !؟ برا خودمون !

خب بله ! ما می تونیم ورداریم !(ث) یه قانونی رو بعنوان :"قانون علمی" برا خودمون بنویسیم ! و از قضا نه تنها :"می توانیم" بلکه اجباریم نداریم ! تا دلمونم بخواد و عقلمونم بکشه آزادیم !

منتها ! وقتی که بریم گفتم : ورداریم !

خب ، ورداشتن روشنه که برای آوردنه ! به درون !

فقط می مونه که از کجا !؟ این :

آورده

رو ورداشت !؟

آیا از بیرون !؟ حتی خونه !؟ چه رسه به بیرون از خونه !؟

یا می تونیم از درورنم برداشت کرد !؟

از بیرون تابع قانون بیرونه و :"جبر قانونی" ش ، که در بیرون حاکمه !

ولی آیا در درونم قانونی حاکمه !؟ بعبارت دیگه درون هم قانونی داره !؟ که حاکم بر درونه !؟

در ثانی ! اگر قانونی داشته باشه ، که داره ! مگر اینکه بیرونم قانونی نداشته باشه ! مثل درون ، :"جبر قانونی" درون چی !؟ آیا مثل :"جبر قانونی" بیرونه !؟ یا قانون درون :"جبر قانونی" نداره !؟

اونوقت این :"جبر قانونی" یعنی چی !؟

واگر معنی داره ! که داره ! خب :"وارده" از بیرون به درونم مجبور به رعایت قانون درونه ! وگرنه ! درونم مجبور به رعایت قانون بیرون برای چی باشه !؟ وقتی برا درون معنی نداشته باشه !؟

:"ادامه داره" انشاءالله تعالی ، مگر اینکه بیرون :"توقف" کنه ! دم :"در" درون ! چه رسه به دوم "در" علم یا دانش ! در درون ! یعنی برا :"تعلیم" هم ! چه رسه به :"تعلیم و تعلّم" که یکی از اضلاع مثلّث اون ولو :

متعلّم فی سبیل نجاة (ج)

هم باشه ! که برای نجات مجبور به دونستنم باشه !

اینو برا اون که در صورت مسئله یا پرسش اومده گفتم ، یعنی :"کاربست" :

همایش نظریه ی علم اسلامی و "کاربست" آن در آموزش و پرورش

خصوصا اسلامی اون ! که مسئله یا پرسش این باشه :

همایش نظریه ی علم و کاربست اسلامی آن در آموزش و پرورش

حالا ادامه اش بمونه ! فعلا روز بخیر .

-------------------------------------------------

الف : البته بنا بر خبر خبرگزاری مهر ، که گفتم ، مگر اینکه خبر صحت نداشته باشه ! و چنین پرسشی مطرح نباشه ! منجمله :"پیش نشست" همایش اونم ! که چنین "پیش نشست" ی برگزار نشده باشه !

ب : اسلامی !

البته بعد "پیش نشست" اسلامی همایش نظریه ی اون ! نه مثل اونکه در دوازدهم بهمنی رخ داده باشه ! و پیش نشستی هم نداشته باشه ! در درون اونی که گفته :

من دولت تعیین می کنم !

و این رو از درونش نیاورده باشه بیرون ! حالا بدون :"جبرقانونی" بیرون هم بمونه ! مثل ورود :"دولت" در درونش ! بدون :"جبر قانونی" درون !

پ : خب بنا بر رعایت قانون بیرون دیگه !

ت : در رستاخیزی که ایران بسوی :"تمدن بزرگ" داره ! اونم :"بدون توقف" لابد ! باشن !  

ث : و :"کاربست" هم داشته باشیم در درون ! حتی بعنوان مثل :"پیش نویس" م که باشه ! برا پس نویسش در درون و "کاربست" ش !

ج : از بقول باب دانش علیه السلام :

عالم ربّانی 


  

هندسه ی اسلامی مهندسی تعلیم و تعلّم :

سلام علیکم ، شب بخیر .

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی (خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ (وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ (ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا))) بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ، ... .

پرسشی که مطرح شد ، در اصل این بود :

پیش نشست اسلامی همایش نظریه ی علم و کاربست آن در آموزش و پرورش .

منتها همونطور که خبرگزاری مهر وقتی خبر از برگزاری :"پیش نشست" داده بود ، برای همین پرسشی که مطرح شد منتقل شد به بعد :"پیش نشست" ، یعنی همون که صبح گفتم :

همایش اسلامی نظریه ی علم و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

چراکه در مقابل کار انجام شده قرار داشتم ، ولو اینکه این "پیش نشست" حتی تا برگزاری :

همایش نظریه ی علم اسلامی و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

که خبرشو خبرگزاری مهر داده ، ادامه هم داشته باشه ! و حتی اگه خبرشم داده بشه که ادامه داره تا برگزاری اون همایش !

خب برا اینکه نخستین پیش نشست بدون اینکه خبرش داده بشه ، برگزار شد .

"اجبار قانونی" :

البته ناگفته نمونه که این زمانی خواهد بود که من :"قانونی" این حق رو به برگزار کننده نداده باشم که بدون باخبر کردنم پیش نشستی برگزار نشه ! بعبارت دیگه "قانونی" رو پیشتر قبول نکرده باشم که بحسب اون قانون برگزاری این پیش نشست یکی باشه که بدون با خبر کردن من چنین پیش نشستی برگرار کنه .

مثلا ، من به :"نظامی" رای :"آری" داده باشم و یا رای :"نه" هم داده باشم ! یعنی در راگیری شرکت کرده باشم و با شرکت در رای گیری ، ولو اینکه رای "نه" هم داده باشم ، در مقابل رای نهایی که اون نظام رای آورده ، مجبور به رعایت "نظم" اون نظام باشم .

خب حالا اون نظام در قوانینش ملزم که برای برگزاری پیش نشستی که محل بحثه ، منو با خبر کنه ! و برگزار کرد ، خب پس من نمی تونم برا کاری که شده پرسشو اینگونه مطرح کنم :

پیش نشست اسلامی همایش نظریه ی علم و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

برا همین پرسش از :"اسلامی" بودنشو بردم به :

همایش اسلامی نظریه ی علم و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

چراکه هنوز برگزار نشده که من پرسش از "اسلامی" بودنش داشته باشم .

حالا شاید من بازم بحسب شرکت در انتخاباتی ، و حتی عدم شرکتم! چراکه حق شرکتم داده شده و من از این حق استفاده نکرده باشم ، یعنی حق داده باشم که مثل :"پیش نشست" ، برای :

"همایش" نظریه ی علم اسلامی و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

هم "اجبارقانونی" نباشه ، که به من خبر داده بشه .

خب ، بنا براین پرسش قابل طرح میشه :

همایش نظریه ی اسلامی علم و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

مگر اینکه این حق رو هم داده باشم که :"نظریه ی اسلامی" هم بدون اطلاع من داده بشه ! مثل چی !؟

مثل "نظریه ی اسلامی" داده شده در همچون دیروزی که :"امام آمد" و در :"نشست" که در :"بهشت زهرا" داشتن این نظریه ی اسلامی داده شد !

البته ناگفته نمونه که اگر بعنوان مثال :"پیش نشست" هم با مثلا :"شورای انقلاب" نداشتن ، مسلما ! "پیش نشست" ی با خودشان داشتند !

:"ادامه دارد" ان شاءالله تعالی ، فعلا شب بخیر .  


  

هندسه و مهندسی اسلامی (پ) :

سلام علیکم

هندسه و مهندسی پرسش ؟ :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ (وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ((ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا) بِرَبِّهِمْ)) یعْدِلُونَ، ... .

پرسشی مطرح شد (الف) که بحول و قوه ی الهی امروز می خوام اونو مطرح کنم ان شاءالله .

برای همایشی که قرار برپا بشه ! که گفتم خبرگزاری مهر خبرشو داده ، به این صورت :

همایش نظریه ی علم اسلامی و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

که می تونه پرسش این باشه بعنوان مثال :

همایش اسلامی نظریه ی علم و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

شهید استاد مرتضی مطهری در این زمینه حرفی دارن اونم اینکه وقتی بعنوان مثال گفته بشه :

همایش اسلامی ...

اونچه که منبعدش گفته بشه تابع اونیه که گفته شده . (ب)

---------------------------------------------

الف : دیروز ، دوازده بهمن ، سالروز  روزی که به روز :

امام آمد

معروفه ، یا شناخته شده .

ب : استاد شهید ، این حرفو در مورد :"کاربست" لا ، یا به زبون خودمون :"نه" در ابتدا یا آغاز گفته فرموده اند ، به این معنی که وقتی یه حرف ، یه کلمه ، یه جمله و حتی یه صفحه و یه کتابم با لا یا نه آغاز بشه ، این لا یا نه در همه ی اونچه که بعدش گفته بشه جاریه ، مگه اینکه یه جایی با مثلا :"آری" جریانش :"متوفق" بشه !

همینطور اگه با "آری" هم گفته آغاز بشه ! همینطوره ، که آوردن "نه" در هرکجاش آری متوقف میشه ، وگرنه :"بدون توقف" به پیش خواهد رفت .

که من فعلا کاری با آغاز گری ایندو ندارم ! با آغازگری :"آری نه " یا بقول جدیدش :"نه آری" .

که آیا هندسه پرسش با مهندسی جدیدش می تونه این باشه :

همایش عیر اسلامی ... (پ)

پ : مثلا : نه اسلامی . 


  

هندسه و مهندسی اسلامی (ب) :

سلام علیکم

هندسه ی تعلیم و تعلّم (الف) :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ((ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا) بِرَبِّهِمْ) یعْدِلُونَ، ... .

عناوین اصلی خبر ساعت بیست و یک شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران چیز تازه ای نداشت و گفتم تا سریال کره ای که گفتم با هم نیگا می کنیم ، شروع نشده از فرصت استفاده کنم و عنوان بحثو مطرح کنم .

ان شاءالله فرصت کنم بعد سریال بیشتر میگم ، فعلا گفته باشم که در رابطه با خبر خبرگزاری مهر که گزارشگر پیش نشست :

همایش نظریه ی علم اسلامی و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش

بود ، مانند دیگر پیامرسان ! ها ، که گزارش کاری رو که شده میدن یا قراره بشه ، مثل همین همایش ، که قرار کاربستم داشته باشه در نظام آموزش و پرورش ، علاوه بر این که گفتم ! که جای پرسش داره ، که فعلا باهاش کاری ندارم ، بحسب اینکه مثل همچین روزی تصمیمش گرفته شد که چنین باشه ! با تعیین دولت به شکل سابق و بعدم تصمیم بر اینکه شکل نظامم جهموری اسلامی باشه ، و این تصمصیم برای گذاشته شد ، اونم با رای :"آری نه" ، که آری روشن بود که به چیست ، ولی :"نه" چطور !؟  

خب سریال شروع شد برم .

وبعد :

صرف نظر از سریال تصمیم گیریها ، البته با رای گیری ، طبق نظام جمهوری اسلامی ، و :"کاربست" ش ، مانند همین پیش نشست همایشی که خبرشو خبرگزاری مهر داده ، فقط می خوام به هندسه ی آموزش و پرورش بپردازم .

صرف نظر از اینم که آموزش و پرورش به معنی کلمه فرق داره با محدوده ی اون در حد وزارت آموزش و پرورش جمهوزی اسلامی ایران گفته میشه ، در حالیکه آموزش و پرورش شامل پیش اون و پس از اونم میشه .

یعنی کودک پیش از اینکه وارد آموزش و پرورشی که گفته میشه بدون آموزش و پرورشی نیست ، و مثلا آموزش عالی یا دانشگاهی هم همین :"کاربست" رو داره !(ب)

که بحثو فعلا صرف نظر از این هم می خوام مطرح کنم و در همون حدی که در عنوان همایشی که خبرشو خبرگزاری مهر داده در نظر می گیرم .

پس موضوع فعلا هندسه ی آموزش و پرورش در حدّ یا اندازه ای که گفته شد هست ! مگر اینکه هندسه ای نداشته باشه ! ولو بشکل غربی اون ! که در عهد :"شاهنشاهی" وارد ایران شده و بعد پیروزی انقلابم بهمون شکل باقی مونده و گویا قراره که :"بدون توقف" هم به پیش بره ، و بناهم نیست که مثل نظام شاهنشاهی به :"حافظه ی تاریخی" سپرده بشه .

خب ، هندسه ی مهندسی شده ی غربی رو که داره ! خب هندسه اش چیه !؟

آیا جز :"مثلث" تعلیم و تعلّم بقول آقا امیرالمونین علیه السلامه ! یا تعریف دیگری برای هندسه ی اون در :"حافظه ی تاریخی" داریم ! یعنی تعریف دیگری می تونه هندسه ی آموزش و پرورش داشته باشه !

که در این امرم ، امر آموزش و پرورش ، ولو در حد و اندازه ی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایرانم که تعریف بشه ! رفت سراغ تعریف دیگری ! و حالا بمونه که مثل شکل حکومتم اونو به رای گیری گذاشت ! و اونم با :"آری نه" و "آری" به اون باشه و "نه" هم به اون نباشه و به تعریف دیگری از هندسه ی آموزش و پرورش باشه و مهندسشم اسلامی که نه ، حتی دینی هم نباشه ! حالا چی چی باشه !؟ هم بمونه !

-----------------------------

الف : تعلیم و تعلّم ، هرچند با تعلیم و تربیت ، که پارسی یا فارسی اون آموزش و پرورش باشه ، فرق داره ، ولی فعلا اونو به معنی آموزش و پرورش در نظرمی گیرم ، در این بحث .

ب : امروزه فقط آموزش عالی یا دانشگاه نیست که از فارغ التحصیلان آموزش و پرورش پذیرش داره ، بلکه حوزه ، مدارس ویژه ی علوم دینی هم ، دیگه مثل سابق از دارنده سواد خواندن و نوشتن و مکتب رفته (پ) پذیرش ندارن !

پ : نا گفته نمونه مکتبخانه ها سابقا منفک و مستقل از محل درس علوم دینی نبودن ، همینطور علوم به اصلاح غیر دینی هم ! 


  

هندسه و مهندسی اسلامی :

سلام علیکم

هندسه ی اسلامی :

 ... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ ... (جَعَلَ ... ثُمَّ (الَّذِینَ کَفَرُوا)) بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ، ... .

امروز بیشترش درگیر بودم (الف) ، البته تو خونه ، نه اینکه بیرون (ب) ، تا همین الانم ، پیش از اینکه بشینم بحثو (پ) پیگیر بشمم ، خب الانم که تا مثلا اخبار ساعت بیست و یک شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران وقتی آنچنانی نمونده ، برا همین اگه فرصت نشد ، و تونستم بعد و خبر و سریال کره ای بعد اون ، البته از شبکه دیگه که با هم می شینیم نیگا می کنیم ، تا وقتی که خوابم نیاد به یه جایی می رسونم ان شاءالله .

اول بگم هندسه ی اسلامی ، با هندسه ی دینی فرق داره ! مهندسیشم همینطور ، حتی هندسه ی بیرونی و حتی زمینی اون .

بعنوان مثال در همین نشستی که در خبرا اومده سوری ها در روسیه داشتن ، و خبرا حکایت از رضایت روسیه و ترکیه از این نشست داشته ، صرف نظر از اینم که هنوز نه تنها داعش و آمریکاش در سوریه هستن ، بلکه ترکیه هم اونطوری که خبرا حکایت از اون دارن تا درگیری با قوای سوری هم پیش رفته ان !

خب ، تو این نشست ، که بعنوان مثال گفتم ، کدومیک از اونایی که در این نشست حضور داشتن هندسه ی اسلامی رو نمایندگی کرد !؟ و می خواد بکنه!؟ (ث)

شبیه همین اتفاق در روزی همجون فردا که دوازدهم بهمنه در ایران رخ داد ، اونم در حالیکه هنوز دولت شاهنشاهی در ایران همه کاره بود و یکی از شعارها این بود :

وای بحالت بختیار ، اگر امام دیر بیاد

که دولتم مجبور شد فرودگاه مهرآبادو باز کنه ، ولی تو تلویزیون گفت من نمی دونم حضرت آیةالله می خوان چیکار بکنن !؟ و حتی گفت اگر یه چیزی مثل واتیکان مسیحیت در نظر دارن ، مثلا قمو در اختیارشون می ذارم !

که امام اومد و گفت :

تو دهن این دولت می زنم ، و دولت تعیین می کنم ، به پشتیبانی مردم .

خب ، همونطور که دولتم گفته بود :"دوتا" دولت که نمیشد تو یه مملکت باشه ! و برا همین اونی که رفتنی بود بیست و نظام شاهنشاهی رو نمایندگی می کرد بیست و دوم بهمن رفت و انقلاب پیروز شد ، با هندسه ی دینی !

خب اونیم که رفت ، حتی اگر :"کفر" م نمایندگی می کرد ، باز غیر دینی نبود که ! حالا صرف نظرم از اینکه هندسه ی دولت روی کار اومده هم همون هندسه ی اونو داشت !

مثلا آموزش و پرورشش ، که محل بحثه (ج) چه فرق هندسی داشت !؟ نهایتش بعد پیروزی انقلاب ، همونطور که گفته شده :"محتوی" فرق کرد ، که محل بحث اینم هست ! بلکه اینه ، و هندسه ی بیرونی تابع اینه !

و این اون چیزیه که صهیونیست بین الملل اول تو فکر مهندسی اینه ! از قضا بیشتر دنبال مهندسی اون تو :"آرامش" ه تا در :"درگیری" ! چراکه بعد "درگیری" فکر اونجاشم کرده !

مثلا تو همین نشستی امروز سوری ها داشتن ! کی نمایندگی کرد هندسه اسلامی رو !؟ بمونه ! کی نمایندگی نکرد هندسه ی غیر اسلامی رو !؟

خب برم به خبر برسم ، انشاءالله اگه فرصت شد زیر نویسا رو هم می نویسم !

--------------------------------------------

بعد نماز آیات :

الف : آخه یکی از ما ، که با هم کار می کنیم ، که دنبال خرج کردن اون چکی بود که گفتم فکر نمی کنم بشه خرجش کرد ، و دید که نمیشه ، امروز رفته بود سراغ صابکارمون ، که با اینکه از طرف راه ترابری اومده بودن لودر گذاشته بودن به ساختمونش ! گفته بود چکو بیاره پول بده ! و این دادن کشید تا غروبو و آخرش یه سوم چکو نقد داد !

خب بنده خدا همکارم فراد چک داده برای وسیله ی گرمایش خونش ، اونم چک یکی از فامیلشو و اگه پر نکنه اون بنده خدا هم تو دردسر که نه ! بلکه :"مخل اقتصاد اسلامی" میشه ! و ...

خلاصه تا پیش از این نوشته درگیر این بودیم و آخرشم نشد ! حالا فردا چی میشه !؟ خدا می دونه !

ب : بیرون از خونه !

استاد شهید مرتضی مطهری در یکی از آثار بدون استثناء خوبشون ، اونم در اثری که پیش از شهادتشون بچاپ رسیده ، نه حتی پس از شهادت و مثلا از طرف نشر آثار ایشون ، چه رسه به مثلا اثر :"اقتصاد اسلامی" که بنام ایشون چاپ و منتشر شد و بدستور حضرت امام (ره) از بازارم ، پس از پخشش جمع شد ، یه نقلی دارن از کانت فیلسوف آلمانی که گفته بعد از فوتش روی سنگ مزارش نوشته بشه دو چیز اونو به شگفتی انداخته ، یکی آسمون بالای سرش و یکیم درونش .

اول اینکه آسمونو در مقابل درون بکار برده ، در حالیکه وقتی به آسمون نیگا می کرده رو زمین بوده ، بعبارت دیگه میون یا وسط زمین و آسمون .

در ثانی که بیرونم عبارت از آسمون و زمین باشه ، باز با چشم بدنی به آسمون نیگا می کرده که مثل بدنش میون یا وسط بیرون و درونه ، مثل هندسه ی بدنش میون آسمون و زمین .

دیگر اینکه این :"شگفتی" هم که گفته در کجای هندسه ی درونه !؟ مثلا در هندسه ی حواس !؟ یا بعدش !؟ و اگر بعدی داشته باشه ، این مابعد خاتمه داره !؟ در کجای هندسه ی درون !؟

پ : بحثی که گفتم خبرشو خبرگزاری مهر داده بود ، خبر پیش نشست هماییشی رو برا کاربردش در :"آموزش و پرورش" ، وزارت آموزش و پرورش :"دولت" جمهوری اسلامی ایران .

که در رابطه با :"پیش نویس" (ت) این پیش نشست بحث :"منزلت قلب در هندسه ی معرفت دینی" رو داشتم ، و در این نوشته گفتم که فرق داره با :"منزلت قلب در هندسه ی معرفت اسلامی" ، چراکه خب "کافر"م که بدون قلب یا پارسی اون :"دل" که نیست ، در پوشش دادن حواسش !

ت : مانند "پیش نویس" ی مثلا برای :"قانون اساسی" ، که در همین نشست امروز طرفهای سوری تصمیمش گرفته شد .

ث : خب امکان داره یا ممکنه که فعلا بطور :"موقت" هندسه ی موجود رو بناچار پذیرفته باشه ! ولی بدنبال هندسه ی اسلامی بوده باشه .

ج : مراجعه بشه به زیرنویس پ . 


  

هندسه و مهندسی دینی :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... وَجَعَلَ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ، ... .

سلام علیکم

هندسه و مهندسی ایرانی اسلامی :

پیشگفتار :

هنوز سرمایی که گفتم خوردم ولم نکرده ، شاید برا اینکه هنوز از شرق ایران خارج نشده ! هرچند وارد افغانستانم که بشه باز بی ربط به ایران و ایرانی نیست ! اونم وقتی که آمریکا که نه ! اونایی که بوسیله ی آمریکا دارن هندسه ی کره ی زمینو مهندسی می کنن ! اونم بعنوان دین یا اسلام !

حالا ما بعنوان دیندار یا مسلمانم که آهنگ (الف) مهندسی نداشته باشیم ! بعنوان ایرانی مسلمانم نداشته باشیم !؟ بعنوان ایرانی چی !؟ وقتی یکی بعنوان آمریکایی داره مهندسی می کنه ! مگه اینکه اینی که بعد سوریه و عراق ، که می خواست تو ایرانم ادامه داشته باشه ! و الان در افغانستان اتفاق می خواد بیفته ، بنام دین یا اسلام باشه و دیندارش که هنوزم :"داعش" (ب) گفته میشه ! ربطی به مهندسی کره ی زمین که آمریکا ادعای اونو داره نداشته باشه ! که من با ربطش به حتی صهیونیست بین المللم ندارم ! چه رسه به آمریکاشو و اسرائیل اونو و عربستان سعودی و دیگر کشورهای اسلامی :"داا" (پ) ، نه "داعش" در هندسه ی سوریه و عراق !

هندسه و مهندسی :

بلکه موضوع بحثم مهندسی دنیا ، اونم کره ی زمینه ، و سهم ایران در مهندسی اون !

خب بله ! حالا یکی ، مثلا عربستان سعودی خواست مهندسی دینی بکنه ، فبها ! خب ایرانم مثل مهندسی عربی سعودی دینی اون مهندسی ایرانی دینیم داره ! اونم نه مثل اون که یکی مثل داعش به نیابت از اون مهندسی دینی بکنه ! و اگه نتونست ! بگه به من ربطی نداشت ! مثل رییس جمهور فعلی آمریکا ! که گویا رییس جمهور قبلی هرچی کرده ربطی به اون نداره ! و این یعنی رییس جمهور بعدیم بگه کارای این به اون ربطی نداره ووو ! خب اونوقت اونایی در سوریه و عراق کشته شدن ! و الان دارن در افغانستان کشه میشن چی !؟ هیچی !؟

هیچی دیگه ! بریم سر مهندسیش ! اینو که دیگه نمی تونه منکر بشه ! اونی که ادعای مهندسی داره ! اونم علمی شو !

مگه اینکه :"شو" راه انداخته باشه و مثلا برای سرگرمی دنیا ! و :"مهمونی" شم مثل همون "شو"ش باشه ! تا دنیا رو به این نتجه برسونه که در مهندسی دنیا ، دستکمش ایران سهمی نداشته باشه ! چه رسه به ایران اسلامی و مهندسی دینی یا اسلامی !

شایدم به این نتیجه که مهندسی دینی یا اسلامی یعنی چی !؟ اونم مهندسی ! و مهندسی علمی ! یا پارسی اون :دانشی ! و نه حتی معرفتی ، یا پارسی اون : شناختی !

البته اگه معرفت یا شناخت ، با علم یا دانش فرق یا تفاوتی داشته باشه ! و مهندسی معرفت یا شناختم با مهندسی علم یا دانشم متفاوت باشه ! مهندس این دو هم باهم فرق داشته باشن ! هندسه ایندو هم فرق داشته باشه !

وگرنه وقتی مثلا در هندسه علم یا دانش ، یکی از دو بابش معرفت یا شناخت باشه ، حالا چه مثلا قاره ی شرقی و چه غربی اون ! خب هندسه ی معرفت یا شناختم در هندسه ی دنیای علم یا دانشه دیگه ! تفاوتش مثلا اینکه اول معرفت یا شناجت !؟ یا اول باب دومش !؟

البته ناگفته نمونه که مهندسی باب اولش با کدومیکی از دو بابش !؟ مهندسی هندسه باب اول این مهندسی علم یا دانشو میگم !؟ که بعنوان مثال در اثری از آثار بدون استثناء خوب شهید استاد مرتضی مطهری ، بنام :"آشنایی با علوم اسلامی" دارن" اومده که این مهندسی علم یا دانشو :"فاربی"کرده و پس از اونم مورد قبول واقع شده .

و هنوز هم بقوت خود باقیه این مهندسی علم یا دانش ! البته در مراکز علمی پیرو مهندسی ارسطویی ، نه پیرو مهندسی علم یا دانش بعد رنسانس در غرب و اروپا و فرانسه که مهد اون گفته شده .

چیری که جاش خالیه مهندسی دینی یا اسلامیه ، البته اگه مهندسی ارسطویی و بعدشم فارابی و پیروان اون تا عصر حاضر و فی زمان هذا ، تا الانم ، این مهندسی رو مهندسی دینی یا اسلامی عنوان نکرده باشن و نکنند ! وگرنه حتی مهندسی ارسطو  پیش از میلادم مهندسی دینی یا اسلامی بحساب میاد ! چه رسه به به مهندسی فارابی و شرح بسط بوعلی سینایی اون !

-------------------------------------------------------

شبانگاه :

الف : ولو در هندسه ی دل ، که اگر نباشد آنگاه تماشگر مهندسی دیگری می ماند ، حتی صهیونیستی اون ! و چنین نخواهد بود که سهمی به خود آمریکایی اونم بده ! چه رسه به چهار بعلاوه یک دیگرش ! و دیگر آمریکایی ، اروپایی ، آسیایی ، آفریقایی و استرالیایی همراهشم !

حالا بمونه که پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده باشن :

آهنگش ! در دل نداشتن نشانه :"نفاق" ه !

ب : در حالیکه معنی داعش :

حکومت اسلامی عراق و سوریه

بود ! و هندسه ی مثلا افغانستان که نبود توی عَلَم ! ی که به اندازه ی عراق و سوریه بلند شده بود !

که میرساند این نامگذاری یه نامگذاری بوده ! البته بی مناسبتم نبوده ! ولی مقصود حکومت اسلامی در هندسه ی عراق و شامات نبوده ! بلکه هندسه ی حکومتهای اسلامی و بلکه "حکومت دینی" ، حتی :"موسوی" اونم بوده و هست و چنین نیست که صهیونیست بین المللی از هندسه ی دینی برخوردار باشه ! و اونم دین موسوی باشه ! بلکه هندسه ی دینی اون پوشش دهنده ی دین محمدیم هست !

اونم وقتی که پیروان دین حتی محمدیم تماشاگر مهندسی اون باشن ! فقط ! و آهنگی برای مهندسی دینی خود نداشته باشن ! حتی در دل !

حالا بمونه که اون پیروان دین محمدی تماشگر فقطم شیعه باشن و اونم دوازده امامی و هندسه اونام :"فدک" باشه ! که بقول آقا امام هفتمشون علیه السلام ، شرقش تا غرب ! و غربش تا شرق ! و شمالش تا جنوب ! و جنوبشم تا شماله ! و حتی ایالات متحده ی آمریکا هم غصب شده ای تو هندسه ی اون "باغچه" هست ! البته در ظاهر ! وگرنه آنچه در واقع می گذره اینی نیست که مثلا رییس جمهور آمریکا داره میگه !

اونی که در این شامگاه ، و بنا بر نقلی در این شب جای گفتن داره ، این هندسه یا اندازه ی زمینی که گفته شد نیست ! که داعش ماموریت زمینی اونو حالا مثلا در هندسه ی افغانستان داشته باشه ! و امروزه به آمریکا هم ماموریت جهانیش داده شده باشه ! چراکه اینا و حتی در حدّ و اندازه ی جهانیشم تازه هندسه ی "صغری" ست !

هندسه ی مد نظر ارباب آمریکای جهان طلب هم ، فقط هندسه ی اصغر و مهندسی اون نیست ! بلکه بدنبال اکبر یا بزرگتر اونه ! فقط شاید هنوز خبر نداشته باشه که مثل تحریم های :"مادر" پیاده نظامش آمریکاس ! و اون در پی هندسه ی :"اکبر"ه !

چی دارم میگم امشب !؟ دارم میگم وقتی مثلا گفتم :

منزلت قلب در هندسه ی معرفت دینی

که عنوان نوشته ی قبلی بود ، این هندسه که گفته شد هم ، اصغر و اکبر داره ! حالا اوسطشم بمونه ! چراکه اونوقت میشه مانند مثلا :

مافوق عالم وجود !

و از اونجا :"نگاه" کردن به این سه ! مگه اینکه مانند نیگا کردن از مثلا اصغر باشه به اکبر ، یا بالعکس ، یا به ایندو در وسطشون ، که گفتم بگم و ناگفته نمونه برا بعد ! بیشترش بمونه برا فرصتی دیگه انشاءالله .

پ : خب مثل داعش دیگه ! اینم یعنی :

حکومت اسلامی افغانستان !

حالا مگه :"طالبان" همین ادعا رو نداشته و نداره !؟ هم بمونه ! 


  

منرلت قلب در هندسه ی معرفت دینی :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ، ... .

سلام علیکم

امروز با اینکه سرما خورده بودم (الف) ، ولی :"دم" صبحی با اینکه هوا سردم بود ، :"سرساعت" (ب) هشت که با کارفرمای کاری که در نوشته قبلی گفتم کارش تو جاده ی آذر شهر به تبریزه ، بعد پلیس راه ، در محل قرار بودیم و کمی بعد وقت قرار اونم اومد اومد ، اونم با ماشین خودش ، در حالیکه ما بدون ماشینم ، یعنی با سواری که تو خیابون سوار شدیم ، نه از در خونه مثل وقتیکه ماشین داشتیم و تو این سه چهار ماه بیکاری فروختیم و خرج شد ، اومده بودیم .

در حالیکه می تونست اینگونه نباشه و مام با ماشین خودمون میرفتیم ، یعنی :"امکان" داشت و نا :"ممکن" نبود ، کافی بود که بعد قراردادی که باهاش بستیم ، طبق اون عمل می شد و مشغول به کار می شدیم .

البته اگه علت یا دلیل دیگه ای نداشته باشه ! و به این جهت بوده باشه ! نه اونکه من از ازش اطلاعی ندارم ! و این می تونه شامل همین سه چهار ماه بیکاری ما هم بشه ! یعنی علت و دلیل دیگه داشته باشه !

مثلا اونایی که کارفرمای ما امروز گفت ! بعنوان مثال گفت که نه تنها راضی نبوده (پ) تو این مدت مارو بی پول بذاره ، بلکه بفکر (ث) ما هم بوده ، و یکی دوبارم که تونسته مقداری که از دستش میومده پرداختی داشته ، و امروزم نزدیکترین چکی رو که از مشتریای کارخونش گرفته بود بهمون داد که بریم خرجش ! کنیم .

و وقتیم که گفتیم مقداریم نقد بده تا مثلا کرایه ماشین برگشت و رفتن دنبال خرج کردن چکم بریم ، دست کرد تو جیبش و دوتا ده تومنی درشت سه چهار تا اسکناس تو جیبشو داد .

حالا بمونه که بعنوان مثال گفت شصت میلیون چک برگشتی داره که دل (چ) ش نمیاد بره شکایت کنه و داره سعی می کنه که بدن شکایت نقدش کنه و اگه پول بشن دستش برا ما هم باز میشه .

ولی وقتی گفت این چکا مثل چکیه که بما داده ! یعنی از مشتریاش گرفته ! با خودم گفتم که خدا کنه این یکی ، تازه اگه بتونیم خرجش کنیم ! که فکر نمی کنم ! مثل اونا نباشه !

چراکه "امکان" و "ممکن" ووو که اختصاص به دیروز و گذشته نداره ! فردا و آینده هم :"شاید" داره ! یا بقولی :"ماهیت" ! مثل همون که خبرش خبرگزاری مهر داده بود و تو نوشته ی قبلی نقل شد ، یعنی :

ماهیت علم دینی

که موضوع بحث یا کاوش پیش نشست هماییشی بود ، که اون خبر گزاری خبرشو داده بود .

که صرف نظر از :"معرفت" یا شناخت دینی و فرق :"هندسه" اش با "هندسه" ی علم یا دانش ، با :

علم دینی

هم فرق داره ! وقتی که بجای :"علم دینی" یا :"دانش دینی" ، موضوع :"ماهیت علم یا دانش دینی" باشه ! و چه رسه به اینکه موضوع بحث :

ماهیت معرفت دینی

هم باشه ! و در نقد و پاسخ نقد پیش نشست اون همایش ، پیش از بحث از این ، پرداخته شده باشه به :

ماهییت علم دینی !

در حالیکه :

اوّل الدّین معرفت ... . (ح)

هم گفته شده باشه ! حالا بمونه که در :"بندگی" مثلا :"نگاه" به یه :"نظریه" هم گفته شده باشه :

اصل عبودیت معرفت یا شناخته ! (خ)

و اینم بمونه که آیا :

نظریه ی علم دینی

با :

ماهیت علم دینی

چه تفاوتی داره !؟

خب ، سرما خوردگی نمیدزاره از این فرصت خدا دادی بیشتر از این بهره ببرم ! بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله تعالی .

----------------------------------------------

الف : از دیروز فکر کنم بعد ازظهر ! حالا دقیقش و چراش ؟ بمونه .

چراکه نمی دونم با بی احتیاطی کردنم بوده !؟ یا لطف خدا ! حتی اگه بی احتیاطیم کرده باشم و خبرم ازش نداشته باشم ! چراکه همدردی با اونایی که تو این سوز سرما ای بسا جانشونم بخطر بیفته ، اونم در حد یه سرما خوردگیم ، کم نعمتی نیست !

البته نه اینکه بی احتیاطی کرد تا لطف خدا شامل بشه ها ! همونطور که اونیم که جونش تو این سوز و سرما بخطر بیفته ، تا جایی که براش :"امکان" داشته یا خواهد داشتم می تونه :"احتمال" بخطر افتادن جونش میداد و بده هم .

ب : بقول :"محله ی گل و بلبل" عمو پورنگ تلویزیون ! مثلا !

پ : قلب یا پارسی و یا فارسی اون :"دل"ش ، که بعنوان مثال در شعر پارسی سرایی که در نوشته قبلی آوردم :

توانا بود هرکه دانا بود ، بدانش :"دل" پیر برنا بود

که در آغاز شاهنامه اش داره :

بنام خداوند :"جان" و :"خرد" (ت) ، کزین برتر :"اندیشه" بر نگذرد

ت : عقل ، مثلا در عنوان کتابی از آقای جوادی آملی ، با این عنوان :

منزلت :"عقل" در هندسه ی معرفت دینی

ث : بپارسی یا فارسی : اندیشه (ج) .

ج : مراجعه بشه به زیرنویس : پ .

چ : مراجعه بشه به زیرنویس : پ .

ح : نهج البلاغه ، خطبه ی اول .

خ : خطبه ی توحیدیه . 


  

پیامرسان :

بسم الله الرّحمن الرحیم

سلام علیکم

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ، ... .

هنوز (الف) هوا سرده ، صبح که میرفتم نون بگیرم ، باد ملایمی که بهم ، خصوصا صورتم که پوشیده نبود ، می خورد اینو بهم رسوند !

با لایه ی برفی که رو زمین ، در جای جایی از مسیر بود و بعضا هم یخ زده بود ، اونقد نبود که این سوز و سرما از اون باشه ، کافی بود پیامرسون سوز سردی که به صورتم می خورد ، نخوره !

الان که دارم اینو می نویسم ، قبلش که رفته بودم تو بالکن ، که یه نفسی چاق کنم ، آفتاب پیام گرمی داشت ، البته اگه بادی که گفتم به صورتم نمی خورد !

سرما یه پیام دیگه هم داره ! همینکه خونه نشین شدم و امروز نرفتم سرکار !

هم کاری که تو راه آذرشهر به تبریزه و دستکم سه ماهه قرار دادشو بستم ، ولی صابکار هنوز آماده نشده ، البته یکی دوبار بعنوان پیش پرداخت و یه بارم با عذر خواهی از دیرکردش ، که ما رو بیکار گذاشته یه مقداری داده ، ولی نه به اندازه حتی به اصطلاح بخور نمیر ما ، در حالیکه طبق قرارداد روزی دو اوستاکار و دستکم یه کارگر حقِّ ما بوده .

و تازه یکی دو روزه که سنگ تهیه کرده و هنوز تا الانم ماسه نیاورده سرکار !

هچنین کار دیگه که تو مرزداران تبریزه ، که پارسال زمستون براش کار می کردیم ، و امسالم گفت کارشو بما میده و با هم رفتیم براش سنگ ارزونم پیدا کردیم و گرفت و یه روزم رفتیم سنگو که آورده بودن خالی کردیم و تا دم غروبم تقریبا زیر کار حیاطشم رفتم .

که خورد به بارون و این سرما و همونجوری مونده ، تا وقتی که این سرما هم که اومده بره و بریم ادامه بدیم ! البته اگه اون یکی که تو راه آذرشهر به تبریزه تکلیفش روشن نشه ! وگرنه طبق قرارداد عمل می کنیم ! مگه اینکه قرار داد لغو بشه و بریم با اون که تو مرزداران تبریزه قرارداد ببندیم ، آخه هنوز قرار داد که نبستیم تا متعهد باشیم !

نهایتش اون خالی کردن سنگ و کاریم که کردیم بحساب نیاد ! اگه کارشو ول کنیم !

حالا ببینیم خدا چی می خواد !؟ (ب) 

خب این سرما و اونم با برفی که گویا تو هفده استانم اومده ، دیگه پیامرسون چیه !؟ 

خب اونایی که مثل ما تو کار ساختمونی هستن می دونن که برا کارگرای ساختمونی تو این آب و هوا کاری نیست ، که بیان میدون و منتظر بمونن که یکی ببرشون سرکار ! 

البته این پیامو برا مثلا وزیر کار جمهوری اسلامی ایران نداره ها ! برا اینکه اون وزیر کار جمهور یا مردم جمهوری اسلامی ایران که نیست ! هست !؟ ممکنه ! باشه !؟ شاید ! نباشه !؟ 

----------------------------------------------------

الف : آخه دیروزم سرد بود !

که خونه نشیم کرده بود ، مثل امروز کامپیوتر یا پارسی یا فارسی اون رایانه رو روشن کرد ! (پ)

ب : مثلا ملای رومی میگه :

ما رمیت اذ رمیت گفت حق ، کار حق بر کارها دارد سبق

حالا بمونه که آیا :"کار" رو میگه بر :"کارها" سبقه داره !؟ یا مثلا بر :"حقِّ" م سبقت داشته !؟

"کار" دیگه ! که در مصرع دوم گفت :

... ، کار حق ... .

پ : م ، من ! و که بقول مولانا :

کارمن بر کار دستم که اونو روشن کرد ، مثل همین نوشته که دارم با انگشتای دستم که به دکمه های صفحه کلید می زنم ، دارد سبق .

و وقتی که پارسی بلاگم روشن ! کردم و همینطور صفحه ی مدیریت وبلاگ رو ، یه پیامرسونی بنام :"خبرگزاری مهر" اومد تو صفحه و گزارشی داشت در رابطه با جریانات بعد :"هفت دی" تو مشهد !

و یاد گفته ای افتادم در مورد فضای مجازی که :"بلای جان" شده ، خصوصا با :"پیامرسان" اش ! و البته نه پیامرسون هایی مثل همین "خبرگزاری مهر" و داخلی نظایر اون ! نه نظایر خارجیش !

گزارشو که تو خبرگزاری مهر خوندم  ، تو صفحه چشم افتاد به پیام :

اولین پیش نشست همایش

ی که در باره ی :"ماهیّت علم دینی" بود !

که یاد بحث برنامه ی :"معرفت" جمعه ای که گذشت شبکه ی چهار سیما افتادم ! که یکی از اقسام :"وجود" ش همین "ماهیت" بود ! البته با عنوان :"ممکن الوجود " !

ممکن الوجود هم :"واجب الوجود" و هم :"ممتنع الوجود" !

حالا بقول اون "ماهیت علم دینی" در باب :"علم" (ت) !؟ یا در باب نام برنامه !؟ که "معرفت" گذاشته شده !

بعبارت دیگه بسم یا بنام علم !؟ یا بسم یا بنام معرفت !؟ 

ت : پارسی یا فارسی اون که :"دانش" گفته شده ، مثلا :

توانا بود هرکه دانا بود ، به "دانش" دل پیر برنا بود (ث)

ث : صاحب شاهنامه ، که گفته :

بسی رنج بردم در این سال سی ، عجم زنده کردم بدین پارسی 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :79
بازدید دیروز :10
کل بازدید : 17890
کل یاداشته ها : 21


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ